غیر متمرکز سازی چیست – جلسه سوم (+ویدئو)
غیر متمرکز سازی چیست؟
غیر متمرکز سازی (Decentralization)، اساسا برای تغییر قدرت و مرجعیت در یک اجتماع بدون نهاد مرکزی استفاده میشود و این امکان را برای اعضای جامعه فراهم میکند که خودشان نظارت را در دست بگیرند.
بیتتورنت (BitTorrent)، یک مثال خوب از غیرمتمرکزسازی است. بیتتورنت یک پروتکل همتا به همتای به اشتراکگذاری فایل است که به هیچ سرور یا شرکت و یا سازمانی وابسته نیست.
بیتکوین نیز تا حدودی مشابه همین شیوه عمل میکند زیرا نیاز به بانک را به عنوان یک حاکمیت مرکزی بین دو نفر که ارزشی را مبادله میکنند مرتفع کرده است.
غیر متمرکز سازی چه مزایایی دارد؟
غیرمتمرکزسازی برای سیستمهای شبکه ای نیز مزایای محسوسی به ارمغان میآورد. یکی از این مزایا این است که استفاده از اجزای جداشده و غیرمتمرکز، احتمال شکست (fail) سیستم را کاهش میدهد. حمله به چنین سیستمی، دشوار بوده و برای نهادهای مخرب، جمع کردن کاربران در یک مکان، دشوارتر است.
یک بلاکچین با ۱۰۰ گره (node)، در برابر حمله بسیار مقاوم است چرا که اگر حتی ۵ تا از گرهها از بین بروند، باز هم سیستم به راحتی میتواند با ۹۵ گره باقی مانده به کار خود ادامه دهد.
به بیان عام میتوان گفت تمرکز قدرت میتواند به شرکتهای بزرگی همچون فیس بوک، آمازون و گوگل این امکان را بدهد که با استفاده از دادههای حاصل از رفتارهای کاربر، حتی بدون رضایت و اطلاع او، به منافع مالی هنگفتی دست پیدا کنند.
کاربران خدمات آنلاین رایگان، خیال میکنند که آنها مشتری بوده و خدمات به عنوان محصول به ایشان عرضه میشود، درحالیکه موضوع کاملا برعکس است! در واقع این اطلاعات ارزشمند کاربر است که به عنوان کالا فروخته میشود! سوال اینجاست که اگر این دادهها متعلق به شماست چرا دیگران دارند از آن منتفع میشوند!؟
یکی دیگر از مزایای تمرکز زدایی این است که مالکیت دادههای ارزشمند کاربر را در اختیار خود کاربر قرار میدهد و این باعث یک تغییر مهم در نحوه عملکرد سیستمها گردیده است.
تا این لحظه، شما با درک مفهوم غیرمتمرکزسازی، موفق شدهاید بخشی از مسیر درک مفهوم بلاکچین را بپیمایید.
غیر متمرکز سازی از دیدگاه آقای Andrew Keys (همبنیانگذار و موسس سرمایه گذاری ConsenSys)
غیرمتمرکزسازی پدیده ایست که سیاره زمین را از خواب بیدار میکند!
پایگاه داده ها یا ساختارهای اینترنتی که تاکنون ایجاد کرده ایم، معمولا توسط ارائه دهندگان خدمات اینترنتی راهبری میشوند.
در واقع، تاریخچه اینترنت و پایگاه دادهها به صورت کاملا جدا از یکدیگر رشد کردهاند.
هنگامی که اولین اینترانت (که به گمان من America Online بود) ایجاد شد و به صورت کنونی درآمد ما فقط میتوانستیم وارد آن سیستمها شده و به واسطه آنها به پایگاه دادهها دسترسی پیدا کنیم.
و آن واسطهها در نوع خود اولین واسطههایی بودند که اطلاعات ما را نگهداری میکردند.
حذف واسطهها با فناوری بلاکچین
جهان در تملک تعداد انگشت شماری از ارائه دهندگان خدمات اینترنت است که نوعی واسطهگری را در خصوص دسترسی و خدمات خود البته به صورتی مبهم و کمرنگ ارائه میدهند. شما میتوانید از فیس بوک و توییتر و حسابهای بانکی جزئی استفاده کنید. ما به این واسطهها یا مبلغ هنگفتی پول پرداخت میکنیم یا در بسیاری موارد ما دسترسی رایگان داریم و نقل قول میکنیم اما پس از آن اطلاعات ما به اشتراک گذاشته شده و کسب درآمد میشود.
اکنون ما قصد داریم به جایی برسیم که به جای واسطههای متمرکزی که ما را کنترل میکنند، داراییهای دیجیتالی و شخصیت های دیجیتالی ما تحت سلطه خودمان باشند. ما به این پدیده، خودحاکمیتی میگوییم.
در این مدل، هر کاربر در کنترل دادهها و داراییها و اعتبارات دیگران نقش داشته و تراکنشها به صورت همتا به همتا انجام میشوند.
در بیتکوین این عمل امکان پذیراست و میتوان بدون نهاد واسطه یا بانک، توکن رمزنگاری شده را ارسال کرد.
ما در نسل بعد بلاکچین تمام چیزهایی را که میشود با روش همتا به همتا انجام داد، خواهیم داشت.
به عنوان مثال میتوان از مفهوم ثبت حسابداری سهگانه نام برد.
میدانیم که ابنای بشر در کره زمین بر اساس استانداردهای حسابداری دو طرفه عمل میکنند یعنی اگر من و شما معاملهگر باشیم و من یک دلار برای شما بفرستم، در دفتر حسابهای شما یک اعتبار و در دفتر حسابهای من یک بدهی در خصوص این یک دلار ثبت خواهد شد.
این دو ویژگی در فناوری جدید همچنان وجود خواهند داشت، اما ما قصد داریم عامل سومی برای ثبت تغییرناپذیری دفترحساب، اضافه کنیم. در واقع این عامل تغییرناپذیری به عنوان یک علامتگذاری، تایید اعتبار یا توافق در خصوص این که من یک دلار به شما دادهام عمل خواهد کرد.
شاید این کار تا حدودی بی اهمیت به نظر برسد اما در اصل یک حسابرسی خودکار است. در حال حاضر ما میلیاردها دلار به شرکتهای معظم حسابرسی جهان برای ارزیابی یکپارچگی و صحت تراکنش ها پرداخت میکنیم. شرکتهای حسابرسی مثل Deloitte، PwC، KPMG و Ernst&Young از این دست هستند! اما به کمک نسل بعدی فناوری پایگاه دادهها ما داریم به این قدرت دست پیدا میکنیم که فرآیند حسابرسی را خودکارسازی نماییم.